گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سرشبانی نویسه گردانی: SRŠBANY سرشبانی . [ س َ ش َ ] (حامص مرکب ) عمل سرشبان : یکی کاخ پرمایه او را بساخت از آن سرشبانی سرش برفراخت . فردوسی .رجوع به سرشبان شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود