اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اروة

نویسه گردانی: ʼRW
اروة. [ اَرْ رُ وَ ] (اِخ ) گنگبار بحر احمر واقع دربین 40 درجه و 16 دقیقه ٔ طول غربی و 13 درجه و 36 دقیقه عرض شمالی ، در 30 میلی شمال غربی شهر مخا. (ضمیمه ٔ معجم البلدان ). || جزیره ای است متعلق بدانمارک از دوک نشین شلسویک در دریای بالتیک ، بمسافت 10 میلی جنوب جزیره ٔ فیونی ۞ ، طول آن 14 میل و عرض 5 میل و سکنه 10000 تن و اراضی آن بسیار حاصلخیز است . (ضمیمه ٔ معجم البلدان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
عروة. [ ع ُرْ وَ ] (ع اِ) گوشه و جای گرفت دلو و کوزه . (منتهی الارب ). گوشه و گوشواره و دسته . (ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی ). عروة از دلو و...
عروة. [ ع ُرْ وَ ] (اِخ ) ابن حارث همدانی ، مکنی به ابوفروة الکبیر. محدث بود. رجوع به ابوفروة الکبیر شود.
عروة. [ ع ُرْ وَ ] (اِخ ) ابن حُدَیر تمیمی ، مشهور به ابن اُدَیّة از بزرگان نهروان بود و او نخستین کسی بود که گفت «لا حکم الا ﷲ». وی اشعث را...
عروة. [ ع ُرْ وَ ] (اِخ ) ابن حزام بن مهاجر ضنی ، از بنی عذرة. شاعر بود و نسبت به دخترعم خود «عفراء» عشق میورزید، عروة و عفراء در یک منزل پرور...
عروة. [ ع ُرْ وَ ] (اِخ ) ابن رویم ، مکنی به ابوالقاسم . محدث بود. و رجوع به ابوالقاسم (عروة...) شود.
عروة. [ ع ُرْوَ ] (اِخ ) ابن زبیربن عوام اسدی قرشی ، مکنی به ابوعبداﷲ. یکی از فقهای سبعه بود در مدینه . وی بسال 22 هجری متولد شد و شخصی ع...
عروة. [ ع ُرْ وَ ] (اِخ ) ابن زید الخیل بن مهلهل طائی . از شاعران و از فرماندهان سپاه و از فاتحان غزوات در صدر اسلام بود و در واقعه ٔ قادسیه ...
عروة.[ ع ُرْ وَ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن قشیر جوفی ، مکنی به ابومهل . از تبع تابعین بود. و رجوع به ابومهل شود.
عروة. [ع ُرْ وَ ] (اِخ ) ابن عتبةبن جعفربن کلاب ، مشهور به رحال . سبب شهرتش به رحال ، کثرت مسافرتهایش بنزد ملوک و پادشاهان است . دومین جنگ...
عروة. [ ع ُرْ وَ ] (اِخ ) ابن مسعودبن معتب ثقفی . از صحابیان مشهور است و در میان قوم خود در طائف مقامی بزرگ داشت . گویند آیه ٔ شریفه ٔ «علی ...
« قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.