الساس
نویسه گردانی:
ʼLSAS
الساس . [ اَ ] (اِخ ) رجوع به اَلزاس و لغات تاریخیه و جغرافیه ٔ ترکی ج 1 ص 242 شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
الساس . [ اِ ] (ع مص ) گیاه برآوردن زمین و نو رستن گیاه . (منتهی الارب ). نخستین گیاه رویانیدن زمین . (از اقرب الموارد).
الصاص . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ لَص ، لُص ، لِص . دزدان . (اقرب الموارد). رجوع به لص شود.
الثاث . [ اِ ] (ع مص ) مقیم شدن . (تاج المصادر بیهقی ). مقیم بودن بجائی . جای گرفتن . || ستیهیدن . (منتهی الارب ): یقال الث علیه ؛ ای الح ...