اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تثویب

نویسه گردانی: TṮWYB
تثویب .[ ت َ ] (ع مص ) بازگشتن بعد از آنکه رفته بود. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بازگردیدن . (آنندراج ). برگشتن است که بعد از رفتن باشد. (شرح قاموس ). || ایستادن در نماز. (شرح قاموس ). || پاداش دادن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (مجمل اللغة) (از اقرب الموارد) (ترجمان عادل بن علی ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مزد دادن . (آنندراج ): ثوب اﷲ زیداً مثوبة؛ پاداش داد او را. (اقرب الموارد). ثوبه اﷲ مثوبة. پاداش دهد او را خدا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ثوبه مثوبه ؛ یعنی داد خدای تعالی او را مثوبه و پاداش بندگی . (شرح قاموس ). || بدل کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تعویض . (تاج العروس ج 1 ص 169) (اقرب الموارد) عوض دادن . (شرح قاموس ). در قطر المحیط تعریض آمده و ظاهراً خطای مطبعه است . || تثویب این است که بگوید بعد از اذان صبح و بامگاه الصلوة خیرٌ من النوم دو مرتبه در حالتی که برگردیدن از او ابتدا کردن باشد به او یعنی برگردد بهمان که ابتدا به او کرده و بحث می آید که لفظ مرتین معنی از این عبارتست و این عبارت را درست ازهری ذکر نموده چه در معنی تثویب گفته که تثویب مؤذن آن است که بعد از اذان گفتن میگوید الصلوة رحمکم اﷲ الصلوة پس میخواند مردم را بنماز عوداً بعد بدء. (شرح قاموس ). اذان گفتن و بعد اذان بار دیگر خواندن بهر نماز بکلمه ٔ الصلوة رحمکم اﷲ یا بکلمه ٔ قامت قامت والصلوة خیرٌ من النوم دوبار گفتن در اذان فجر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دربانگ صبح دو بار الصلوة خیرٌ من النوم گفتن . (آنندراج ). در اذان فجر الصلوة خیرٌ من النوم را دوبار گفتن . (قطر المحیط). در محیط مذکور است . که در زمان پیغمبر صلو̍ةاﷲ و سلامه علیه مرسوم بود که [ در ] اذان صبح یا بعد از آن دو نوبت میگفتند «الصلواة خیرٌ من النوم » سپس تابعین و اهل کوفه جمله ٔ مذکوره را به حی علی الصلوة و حی علی الفلاح تبدیل نمودند و آن را دو مرتبه بین اذانین تکرار میکردند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). || دعوت کردن مؤذن مردمان را بنماز با گفتن حی علی الصلوة. (قطر المحیط). دعوت بنماز. (تاج العروس ج 1 ص 169). دعوت بسوی نماز. (شرح قاموس ). دوبار گفتن دعا را. (قطر المحیط). برخی گفته اند تثویب تکرار دعا باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون ). در جامعالرموز گوید: تثویب در لغت مکرر ساختن دعا است . (کشاف اصطلاح الفنون ). || دوبار خواندن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دوبار خواندن است . (شرح قاموس ). || بجامه ٔ خود اشارت کردن فریادخواستن را. (قطر المحیط). نمایاندن جامه ٔ خود را تادیده شود فریاد خواستن را. (اقرب الموارد). بانگ کنان چادر بر سر کاشتن برای خواندن کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تثویب دعاء است و این کلمه مأخوذ از ثوب میباشد چه آدمی در حال استغاثه جامه ٔ خود بجنبش درآورد و دستها بلند کند تا کسی که بسوی او فریاد می فرستد او را ببیند و این عمل کیفیت حال داعی باشد و از کثرت هر دعائی را هم تثویب نامیدند. (کشاف اصطلاحات الفنون ). || نافله خواندن بعدفریضه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). نماز بعد از نماز واجبی هم هست . (شرح قاموس ). || پیاپی خواندن .(تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (ترجمان عادل بن علی ). || اقامت گفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (قطر المحیط) (تاج العروس ج 1 ص 169).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
تصویب . [ ت َص ْ ] (ع مص ) کسی را در کاری به صواب منصوب کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). راستگوی دانستن کسی را و راستگوی شمردن . (منته...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
روادانی { زبر "ر" }
روانامه { زبر "ر" }
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
تصویب شدن . [ ت َص ْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تصویب گردیدن . روایی یافتن . مورد قبول اکثریت مراجع قانون گذاری واقع شدن امری به منع یا ایجاب .
تصویب کردن . [ ت َص ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) روا کردن .صَح ّ گذاشتن . صواب شمردن . پسندیدن . (یادداشت مرحوم دهخدا). رأی دادن اکثریتی از مراجع اد...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.