گفتگو درباره واژه گزارش تخلف یاسم نویسه گردانی: YASM یاسم . [ ] (اِ) ۞ سنگ یاسم ، حجر حبشی است . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی یاسم یاسم . [ س ِ / س َ ] (ع اِ) ۞ یاسمن ۞ . (برهان ). یاسمین . (دهار). واحد یاسمون و یاسمین است . (منتهی الارب ). یاسمون و یاسمین . (مهذب الاسماء).... یاسم یاسم . [ س ِ] (اِخ ) در لهجه ٔ کردان از اعلام است . قاسم . جاسم . یاسم یاسم . [ س َ ] (اِ) برگ نو. رجوع به برگ نو شود. سنگ یاسم سنگ یاسم . [ س َ گ ِ س ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سنگی است سبز بزردی مایل . چون بسایند اجزای آن مانندشیر برآید و زبان را بگزد. درد چشم را ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود