اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

معافی

نویسه گردانی: MʽAFY
معافی . [ م ُ فا ] (اِخ ) رجوع به ابومحمد معافی بن سلیمان جزری شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
معافی . [ م ُ ] (ع ص ) عفوکننده . (غیاث ) (آنندراج ). || عافیت بخش ؛ یا شافی یا کافی یا معافی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع معافی (ا...
معافی . [ م ُ فا ] (ع ص ) عافیت بخشیده شده و تندرست نگاهداشته از رنج و بلا. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مصون : و این...
معافی . [ م ُ] (حامص ) ۞ بخشیدگی و بخشش و رهایی و آزادی و بخشش مالیات و باج و خراج . (ناظم الاطباء). معاف بودن . معافیت . و رجوع به معاف ش...
معافی . [ م ُ ] (اِخ ) نامی ازنامهای خدای تعالی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
معافی . [ م ُ فا ] (اِخ ) رجوع به ابوالفرج بن طرار شود.
معافی . [ م ُ فا] (اِخ ) ابن اسماعیل بن حسین بن ابی سنان ۞ شیبانی موصلی شافعی مکنی به ابی محمد وملقب به جمال الدین (متوفی به سال 631 ...
معافی . [ م ُفا ] (اِخ ) ابن عمران ازدی موصلی مکنی به ابومسعود (متوفی به سال 185 هَ . ق .) شیخ جزیره در عصر خویش ویکی از ثقات و حافظان ...
معافی نامه . [ م ُ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) معاف نامه . (ناظم الاطباء). رجوع به معاف نامه شود.
قاضی معافی . [ م ُ ] (اِخ ) رجوع به قاضی نهروانی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.