اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فروهیده

نویسه گردانی: FRWHYDH
فروهیده . [ ف َ دَ / دِ ] (ص ) خردمند و عاقل ودانا. (برهان ). پسندیده . (فرهنگ اسدی ) :
هرکه فرهنگ از او فروهیده ست
تیزمغزی از او نکوهیده ست .

عنصری (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
فروهیده . [ ف ِ دَ / دِ ] (ص ) ظاهر و آشکار. || با شکوه و شأن و شوکت . (برهان ).
حکیم. کسی که حکمت دارد. از درجه ی بالای عقل برخوردار است. خردمند. عاقل و دانا
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.