اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قریرة

نویسه گردانی: QRYR
قریرة. [ ق َ رَ ] (ع ص ) عین قریرة؛ چشم خنک کرده .(منتهی الارب ) (آنندراج ). ذات قرة. (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
غریرة. [ غ َ ری رَ ] (ع ص ) مؤنث غَریر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ، غَرائِر، غَریرات . (اقرب الموارد). دختر بی تجربه و ناآزموده کار. (ن...
غریره . [ ] (اِخ ) به قول صاحب مجمل التواریخ جزیره ای است در دریای مغرب برابر اندلس ، که از آن خلیجی بیرون آید، عرض آن هفت میل ، میان ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.