صرفندی
نویسه گردانی:
ṢRFNDY
صرفندی . [ ص َ ف َ ] (اِخ ) ابراهیم بن اسحاق بن ابی الدرداء صرفندی انصاری مکنی به ابواسحاق . وی به دمشق از ابی عبداﷲ معاویةبن صالح اشعری و محمدبن عبدالرحمان بن اشعث و عمربن نصر عبسی و یزیدبن محمدبن عبدالصمد و ابوجعفر محمدبن یعقوب بن حبیب و ابوزرعه ٔ دمشقی و عباس بن ولید و بکاربن قتیبه و جز آنان حدیث شنید. از او ابوالحسین بن جمیع و عبداﷲبن علی بن عبدالرحمان بن ابی العجائز و شهاب بن محمدبن شهاب صوری روایت کنند. (معجم البلدان ذیل کلمه ٔ صرفندة).
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
صرفندی . [ ص َ ف َ] (ص نسبی ) نسبت است بصرفندة. رجوع بدان لغت شود.
صرفندی . [ ص َ ف َ ] (اِخ ) محمدبن ابراهیم بن محمدبن رواحةبن محمدبن نعمان بن بشیر انصاری . وی به دمشق از ابامهر حدیث شنید و از او ابراهیم بن...
صرفندی . [ ص َ ف َ ] (اِخ ) محمدبن احمدبن محمدبن ابراهیم بن محمدبن نعمان انصاری . وی به دمشق و جز دمشق از ابوعمرو موسی بن عیسی بن منذر حمصی...
صرفندی . [ ص َ ف َ ] (اِخ ) محمدبن رواحةبن محمدبن نعمان بن بشیر انصاری . وی به دمشق از ابامهر حدیث شنید و به سال 266 هَ . ق . حدیث گفت . از ...
حصن سان سرفندی . [ ح ِ ن ِ ؟ ] (اِخ ) حصنی به اسپانیا. (حلل سندسیه ج 1 ص 423).