اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بدگوهری

نویسه گردانی: BDGWHRY
بدگوهری . [ ب َ گ َ / گو هََ ] (حامص مرکب ) بداصلی . بدنهادی . (از ولف ). بدنژادی :
باللَّه ار با من توان بستن به مسمار قضا
جنس این بدسیرتی یا مثل این بدگوهری .

انوری .


و رجوع به ترکیبات گوهر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.