ترکمون
نویسه گردانی:
TRKMWN
ترکمون = تغوط. ترکمون زدن (بهکسی) = تغوط کردن (بهاو). ضایع کردن (کسی بهخصوص جلو دیگران) تغوط. [ ت َ غ َوْ وُ ] (ع مص) حدث کردن. (تاج المصادر بیهقی ). در مغاکی رفتن قضای حاجت را و غایط کردن.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ترکمون زدن (بهکسی) = ضایع کردن (کسی بهخصوص جلو دیگران) در حد (مجازاً) بههیکل (او) نجاست پاشیدن، تغوط [ت َ غ َوْ وُ] کردن (بهاو).
ترکمون کردن: رک. ترکمون. این ترکیب با فعل "زدن" (ترکمون زدن) بهکار میرود.