اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دستیانه

نویسه گردانی: DSTYANH
دستیانه . [ دَ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب ) دست برنجن . دست آورنجن . قُلب . (از منتهی الارب ). دستانه . دستوانه . دستیاره . یارج . یارق . یاره .سوار: کُسبَر؛ دستیانه از عاج مانند دست برنجن . (منتهی الارب ). مسک ؛ دستیانه از سرون و دندان فیل و جز آن . وقف ؛ دستیانه از دندان فیل . (منتهی الارب ). || دستنبد که در روز جنگ بر دست بندند. قولچاق . || دستکش و پوشاک دست . || قلاده وگردن بند. || مضراب . (ناظم الاطباء). || تازیانه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || چابک . (آنندراج ). || دفتر و طومار. || توقیع پادشاه . (ناظم الاطباء). دستینه .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.