اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تسرید

نویسه گردانی: TSRYD
تسرید. [ ت َ ] (ع مص ) درز دوختن ادیم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از المنجد).دوختن کفش . (از متن اللغة). || سوراخ کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از المنجد). || نیکو روان و نقل کردن سخن را. || پی در پی داشتن روزه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || دارای سراد شدن درخت خرما. (از المنجد). رجوع به سراد شود. || بافتن زره را و استوارکردن بعض حلقه های آن به بعض دیگر. (از متن اللغة).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تثرید. [ ت َ ] (ع مص ) شکستن در کشتن بیش از آنکه سرد شود. (تاج المصادر بیهقی ). شکست کردن مذبوح را پیش از آنکه سرد شود و هو منهی عنه . (من...
تصرید. [ ت َ ] (ع مص ) اندک کردن . (زوزنی ). کم کردن عطا. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || کم از سیرابی آب د...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.