گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بدرخته نویسه گردانی: BDRḴTH بدرخته . [ ب َ رَ ت َ / ت ِ ] (ص ) افسرده حال و مکدر و دل شکسته . (ناظم الاطباء). در آنندراج بنقل از فرهنگ فرنگ بدرخة است بمعنی محزون و اندوهگین . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود