اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خفقان دار

نویسه گردانی: ḴFQAN DʼR
خفقان دار. [ خ َ ف َ ] (نف مرکب )خفقان دارنده . طپش دل دارنده . نفس گرفته :
خیک است زنگی خفقان دار کز جگر
وقت دهان گشا همه صفرا برافکند.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.