اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نسبه

نویسه گردانی: NSBH
نسبه . [ ن ِ ب َ / ب ِ ] (اِ) رده و رجه ٔ خشتهای دیوارو چینه ٔ دیوار. (ناظم الاطباء). رجوع به نسپه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
نسبه . [ ن ِ ب َه ْ ](اِ) نسپه . (از برهان قاطع). رجوع به نِسپُه شود.
نسبة. [ ن ِ / ن ُ ب َ ] (ع اِمص ، اِ) نژاد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نسبت . رجوع به نسبت شود. || خویشی . خویشی پدری خاصةً. ...
نسبة. [ ن ِ ب َ ] (ع مص ) نَسَب . رجوع به نَسَب شود.
نسبةً.[ ن ِ ب َ تَن ْ ] (ع ق ) بالنسبة. نسبت به دیگری . (از فرهنگ نظام ). به طور نسبت . با نسبت . (ناظم الاطباء).
نصبة. [ ن َ ب َ ] (ع اِ) واحد نصب است به معنی نشانه ٔ برپا کرده شده ، علم منصوبه . (از اقرب الموارد). رجوع به نصَب شود. || دام برپا کرده ...
نصبة. [ ن ُ ب َ ] (ع اِ)ستون . (آنندراج ). فرسنگسار. شاخص . (فرهنگ خطی ). ستون برپا شده . (ناظم الاطباء). ستونی که [ در بیابان ] برپا کنند شناخ...
نصبة. [ ن ِ ب َ] (ع اِ) هیأت و حالت برخاستن . (یادداشت مؤلف ). چگونگی نصب . نوع النصب . (المنجد) (از اقرب الموارد).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.