اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تأتاء

نویسه گردانی: TATAʼ
تأتاء.[ ت َءْ ] (ع ص ) (از ثلاثی مجرد ت َءَءَ) آنکه زبانش در «تا» آویزد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آنکه زبانش در «تاء» لکنت داشته باشد. (ناظم الاطباء). || آنکه وقت جماع حدث کند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (قطر المحیط). || آنکه پیش از ادخال انزال کند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (اِمص ) تبختر در جنگ . || (اِ) حکایت آواز و رفتار کودک . (منتهی الارب ) (قطر المحیط).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
تاتا. (اِ) گرفتگی و لکنت زبان را گویند. (برهان ) (انجمن آرا). گرفتن زبان باشد در سخن گفتن و آنرا به تازی لکنت خوانند. (فرهنگ جهانگیری ). آ...
تاتا. (اِ) نوعی سوسمار. حربا. بوقلمون خامالاون ۞ .
طأطاء. [ طَءْ طَءْ ] (ع ص ، اِ) جای پست که بپوشد درآینده را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). زمین نشیب . (مهذب الاسماء). زمین پست . (صراح ). زمین...
تعتع. [ ت َ ت َ ] (ع مص ) سخن فاناک گوینده . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ): تعتع فی الکلام ؛ تردد فیه من عی . (منتهی الارب ). تردد ...
تعتع. [ ت ُ ت ُ ] (اِ فعل ) امر است به فروتنی کردن . (منتهی الارب ).
تاتا کردن . [ک َ دَ ] (مص مرکب ) در زبان شیرخوارگان ، راه رفتن .
طعطع. [ طَ طَ ](ع ص ) زمین هموار و پست . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.