اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اصول کردن

نویسه گردانی: ʼṢWL KRDN
اصول کردن . [ اُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رقصیدن . حرکات موزون و خوش آینده از خود درآوردن :
بعشق اگر برسی بی شراب مست شوی
چنانکه بی دف و نی خود بخود اصول کنی .

ملاتشبیهی (از آنندراج ).


رجوع به اصول و به اصول پا نهادن و ادا و اصول درآوردن (ذیل اصول ) شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.