اجازه ویرایش برای همه اعضا

به سر بردن

نویسه گردانی: BH SR BRDN
سر بردن . [ بِ س َ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) بسر بردن . (آنندراج ). طی کردن . گذراندن . انجام دادن : .................................................................... دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد ـ ـ ـ ـ ـ به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمی‌ارزد
.................... حافظ شیرازی . .................... - سر در جیب بردن ؛ غروب کردن . رجوع به سر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.