اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پشی

نویسه گردانی: PŠY
پشی . [ پ َ ] (اِ) مخفف پشیز است . و آن پول ریزه ٔ کوچک بغایت تنک و نازک باشد که از مس یا برنج سازند و سکه بر آن زنند. (برهان قاطع). پول ریزه :
نرخ ... از پشی رسید به دینار
کار فروشنده راست وای خریدار.

سوزنی .


|| فلس ماهی . (فرهنگ جهانگیری ). پولک ماهی . (انجمن آرا). پشیزه ٔماهی . درم ماهی .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.