عقة
نویسه گردانی:
ʽQ
عقة. [ ع َق ْ ق َ ] (ع اِ) اسم المرة است از مصدر عَق ّ. (از اقرب الموارد). رجوع به عق شود. || برق درازدر آسمان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گو دورتک در زمین . (منتهی الارب ). حفره ٔ عمیق در زمین . (از اقرب الموارد). || (اِخ ) بطنی است از نمربن واسط. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
عقة. [ ع ِق ْ ق َ ] (ع اِ) اسم النوع است مصدر عق را. (از اقرب الموارد). رجوع به عق شود. || موی شکمی هر چه از ستور باشد، یا در خران و مر...
عقة. [ ع ُق ْ ق َ ] (ع اِ) چیزی است که طفلان بدان بازی کنند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
اقه . [ اَق ْه ْ ] (ع اِمص ) فرمانبرداری و اطاعت . و این مقلوب قاه است . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
حسن اقه . [ ح َ س َ اَ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلمکان بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد در 45 هزارگزی شمال باختری طرقبه و 8 هزارگزی گلمکان . دامنه ...