گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خذیذ نویسه گردانی: ḴḎYḎ خذیذ. [ خ َ ] (ع مص ) ۞ روان شدن زردآب جراحت .(از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی خزیز خزیز. [ خ َ ] (ع اِ) عوسج بسیار خشک که نوعی از خار است . (ناظم الاطباء). خضیض خضیض . [ خ َ ] (ع ص ، اِ) جای خاک ناک تر شده ٔ از باران . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود