اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

توطو

نویسه گردانی: TWṬW
توطؤ. [ ت َ وَطْ طُءْ ] (ع مص ) به پای سپردن . (زوزنی ). سپردن زیر پا. || سازواری و موافقت نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
توتو. (ص مرکب ، ق مرکب ) چیزهائی که بر روی یکدیگر واقع شده و همدیگررا احاطه نماید، مانند پرده های پیاز. (ناظم الاطباء). پرده پرده . (یادداشت ...
توتو. (اِ) مرغ . مرغ خانگی و خروس در زبان اطفال . || کلمه ایست که مرغان را بدان خوانند برای دانه خوردن و جز آن . تی تی . آوازی که بدان ...
طوتو. [ طُ / طَ ] (ترکی ، اِ) در ترکی بمعنی آنست که کسی بخانه ٔ حاکم برای مال گذاری و غیره ،پسر و غیره را بگذارد و آن را یوغمال نیز گویند و...
توتو کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دجدجه .مرغ خانگی را خواندن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.