اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ترتم

نویسه گردانی: TRTM
ترتم . [ ت َ رَت ْ ت ُ ] (ع مص ) ارتتام . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (المنجد). بسته شدن رشته ای بر انگشت جهت یادداشت . (ناظم الاطباء). بسته شدن رتیمه ، و رتیمه رشته ای باشد که بر انگشت بندند جهت یاد دادن چیزی که گفته باشند. (آنندراج ). رتیمه بر انگشت بستن . (از اقرب الموارد). رَتْمه بستن مرد بر انگشت خود. (از المنجد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
ترتم . [ ت ُ ت ُ / ت َ ] (ع ص ) شر تُرْتُم (تُرْتَم )؛ شر ثابت و دائم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دائم . (اقرب الموارد) (المنجد).
ترطم . [ ت َ رَطْ طُ ] (ع مص ) بازداشتن پلیدی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). بازداشتن سَلْح را. (از اقرب الموارد) (المنجد).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.