گفتگو درباره واژه گزارش تخلف فلاحی نویسه گردانی: FLAḤY فلاحی . [ ف َ ] (ص نسبی ) منسوب به فلاح که نام جد خاندانی است . (از سمعانی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی فلاحی فلاحی . [ ف َل ْ لا ] (حامص ) کشاورزی . فلاحت . برزگری . رجوع به فلاح شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود