اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تسطیع

نویسه گردانی: TSṬYʽ
تسطیع. [ ت َ ] (ع مص ) داغ کردن گردن شتر را در درازی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || ساطع کردن . (از اقرب الموارد) (از المنجد). رجوع به سَطع و سطوع شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تثطیع. [ ت َ ] (ع مص ) شکستن . (شرح قاموس ) (منتهی الارب ) (قطر المحیط) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.