اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چوبینک

نویسه گردانی: CWBYNK
چوبینک . [ ن َ ] (اِ مرکب ) روپاکی سرخ رنگ که بر سر بندند. (جهانگیری ) (برهان ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ):
آن شاه دروغین بین با اسبک و بازینک
شنگینک و منگینک سر بسته بچوبینک .

مولوی .


|| کاروانک . پرنده ای است شبیه بمرغ خانگی . (برهان ). هوبره و کاروانک .(ناظم الاطباء). رجوع به چوبین و چوبینه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.