امتهاش
نویسه گردانی:
ʼMTHAŠ
امتهاش . [ اِ ت ِ ] (ع مص )سوخته شدن . || ستردن زن روی را با ستره . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
امتحاش . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) سوخته شدن . (مصادر زوزنی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). احتراق . (المنجد). سوخته شدن ...