زکب
نویسه گردانی:
ZKB
زکب . [ زَ ] (ع مص ) انداختن زن بچه را به یک دفعه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نکاح کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || گائیدن زن خود را. (ناظم الاطباء). || پر نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || (اِ) پری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.