اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تسآل

نویسه گردانی: TSʼAL
تسآل . [ ت َ ] (ع مص ) سأل سوءالاً و مسألةو سآلة و سأله و تسآلا. خواستن . (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد): قال مؤلف الکتاب ولقد طال تطوافی و کثر تسآلی عن العسکریین . (معجم الادباء یاقوت ج 3 ص 126). و رجوع به سؤال شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تسال . [ ] (ع اِ) دزی در ذیل قوامیس عرب این کلمه را سیم آهنی معنی کرده است . رجوع به همین کتاب ج 1 ص 146 شود.
تسأل . [ ت َ ءُ ](ع مص ) ۞ یکدیگر را پرسیدن و از یکدیگر خواستن . (زوزنی ). از یکدیگر پرسیدن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). همدیگر خواست...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.