اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خشخاش کردن

نویسه گردانی: ḴŠḴAŠ KRDN
خشخاش کردن . [ خ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ریزه ریزه کردن . (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء). ریزریز کردن . بسیار خرد کردن . (یادداشت بخط مؤلف ) :
برگرفت آن آسیا سنگ و بزد
بر مگس تا آن مگس واپس خزد
سنگ روی خفته را خشخاش کرد
وین مثل برجمله عالم فاش کرد
مهر ابله مهر خرس آمد یقین
کین او مهر است و مهر اوست کین .

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
خشخاش کاری کردن . [ خ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کاشتن خشخاش . کشت خشخاش کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.