الونی
نویسه گردانی:
ʼLWNY
الونی . [ اَل ْ وَن ْ نی ] (اِخ ) رجوع به حسین بن محمد و اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 280 شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
عالونی . (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ عُکاّشه ٔ هفت لنگ بختیاری . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 74).
علی عالونی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمد عالونی حنفی . متوفی در حدود سال 815 هَ . ق . او راست : الانتقاد فی شرح عمدةالاعتقاد. (از معجم ...
علونی . [ ع َ ] (اِخ ) محمدبن احمدبن علی بن یحیی بن علی بن محمدبن قاسم بن حمود حسنی تلمسانی مالکی ،مکنی به ابوعبداﷲ. فقیه و متکلم و اصولی...