گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مزنده نویسه گردانی: MZNDH مزنده . [ م َ زَ دَ / دِ ] (اِ) کوزه ٔ آبخوری . (آنندراج ) (برهان ). کوزه ٔ آب . غلغلک . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه واژه معنی مزنده مزنده . [ م َ زَ دَ /دِ ] (نف ) مکنده . (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (آنندراج ) (برهان ). مزه کننده . چشنده . رجوع به مزیدن شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود