اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زرنباد

نویسه گردانی: ZRNBAD
زرنباد. [ زُ رُم ْ ] (اِ) داروئی است مانند پای ملخ و به عربی رجل الجراد خوانند و اهل مکه آنرا عرق الکافور و عروق الکافور گویند و آن بیخی است که از آن بوی کافور می آید. گرم و خشک است در دویم . گویند اگر تازه و تر آنرا بکوبند و بر کف پای بمالند هر علتی که در سرباشد، زایل گرداند. و اگر در خانه بخور کنند مور و مورچه را بگریزاند. (برهان ). بیخ نباتی است مقوی دل و محلل ریاح و سمن بدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بیخ گیاهی معطر و خوشبوی که کژور «؟» و بتازی عروق الکافور گویند. (ناظم الاطباء). «زدواریا زرومبت » ۞ . «زدوار» ۞ . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). زرنبات . زرمباد. زرنبه . گیاهی است ۞ . از تیره ٔ زنجبیلی ها که دارای ساقه ٔ زیرزمینی باریک و دراز است ، میوه اش کپسولی و دارای دانه های معطر است . این گیاه مانند دیگر گیاهان تیره ٔ زنجبیل در منطقه ٔ هند و مالزی می روید و در تداوی بعنوان مقوی و بادشکن و در تهیه ٔ برخی لیکورها مصرف می شود. عرق الکافور. در برخی کتب «تاج الملوک زرد رومی » را که بنام «انتله ٔ سوداء» نیزنامیده میشود، مرادف زرنباد گرفته اند. (فرهنگ فارسی معین ). داروئی است که بتازیش رجل الجراد خوانند به هندیش کچور نامند. (شرفنامه ٔ منیری ). نام دوائی است مانند پای ملخ و در دواها بکار برند. (انجمن آرا). رجوع به تحفه ٔ حکیم مؤمن و ترجمه ٔ ضریر انطاکی . اختیارات بدیعی و فهرست مخزن الادویه و الفاظ الادویه شود.
- زرنباد چینی ؛ جدوار ختائی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به جدوار شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
زُرُنباد. در کتب سنتی با نامهای عربی (( زرنباد )) ، (( زرنبا )) و (( عرق الکافور )) آمده است . ساقه زیرزمینی گیاهی است که به فرانسویZingiber zerumbet ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.