اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کسفة

نویسه گردانی: KSF
کسفة. [ ک َ ف َ ] (ع اِ) پاره و قطعه ای از هرچیز. یقال اعطنی کسفة من ثوبک ؛ یعنی بده به من قطعه ای از جامه ٔ خود. ج ، کِسف ، کِسَف . جج ، اکساف ، کسوف . و گفته اند کسف و کسفة به یک معنی است و من قراء قوله تعالی «کِسفاً من السماء» (قرآن 187/26). جعله واحداً و من قراء «کِسَفاً جعله جمعاً. (ناظم الاطباء). قطعه ای از شیئی . ج ، کِسف ، کِسَف ثم اکساف و کسوف . (از اقرب الموارد) (از آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.