اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ویژه کردن

نویسه گردانی: WYŽH KRDN
ویژه کردن . [ ژَ / ژِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خالص کردن . بی آمیزش ساختن . اخلاص . (ترجمان القرآن ). پاک و خالص کردن :
جهان ویژه کردم ز پتیاره ها
بسی شهر کردم بسی باره ها.

فردوسی .


جهان ویژه کردم به بُرّنده تیغ
چرا دارد از من به دل شاه ریغ؟

فردوسی .


|| خاص کردن . مخصوص کردن . || از خواص و مقربان خود قرار دادن . رجوع به ویژه و شواهد آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.