اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

افریقیه

نویسه گردانی: ʼFRYQYH
افریقیه . [ اِ ی َ ] (اِخ ) همان افریقیه بتشدید یاء است که در فارسی بتخفیف آن خوانده شده است . رجوع به افریقیّه و افریقا شود :
چون بلشکرگه او آینه بر پیل زنند
شاه افریقیه را جام فر و نیل زنند.

منوچهری .


افریقیه صطبل ستوران بارگیر
عموریه گزیرگه بازبایار ۞ .

منوچهری .


روزی بود کاین پادشاه بخشد ولایت مر ترا
از حد خط استوا تا غایت افریقیه .

منوچهری .


بر مرز افریقیه با سپاه
چو آمد شد این آگهی نزد شاه .

(گرشاسب نامه ).


از در افریقیه تا حدّ چین
نام او فاروق دین افزای باد.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
افْریقیّه‌، نامى‌ که‌ جغرافى‌نویسان‌ عرب‌ بر قسمتى‌ از افریقای‌ شمالى‌ (نک: سامى‌، 2/1001) و مشخصاً به‌ قسمت‌ خاوری‌ ممالک‌ بربر ( دایرة المعارف‌...، ...
افریقیة. [ اِ قی ی َ ](اِخ ) افریقا و در قدیم به تونس اطلاق میشده . (از فرهنگ فارسی معین ). حمداﷲ مستوفی آرد: از اقلیم دویم وسیم است . مملک...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.