گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ارموی نویسه گردانی: ʼRMWY ارموی . [ اُم َ وی ی ] (ص نسبی ) منسوب به ارمیه ۞ از بلاد آذربایجان و جماعتی از علماء بدان نسبت دارند. (انساب سمعانی ). اهل ارمیه . از ارمیه . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه واژه معنی ارموی ارموی . [ اُ م َ وی ی ] (اِخ ) او راست کتابی در غریب الحدیث و آن تتمه ٔ کتاب ابن الجوزیست . (کشف الظنون ). ارموی ارموی . [ اُ م َ وی ی ] (اِخ ) ابن حامد. یکی از ائمه ٔ لغت عربست . ارموی ارموی . [ اُ م َ وی ی ] (اِخ ) تاج الدین . رجوع بتاج الدین و عیون الانباء شود. ارموی ارموی . [ اُ م َ وی ی ] (اِخ ) رجوع به حسین بن عبداﷲ... شود. ارموی ارموی . [ اُ م َ وی ی ] (اِخ ) رجوع به سراج الدین ... شود. ارموی ارموی . [ اُ م َ وی ی ] (اِخ ) رجوع به صفی الدین عبدالمؤمن فاخر... شود. ارموی ارموی . [ اُ م َ وی ی ] (اِخ ) رجوع به فرح بن ابی بکر... شود. ارموی ارموی . [ اُ م َ وی ی ] (اِخ ) رجوع به محمدبن الحسین شود. ارموی ارموی . [ اُ م َ وی ی ] (اِخ ) رجوع به محمدبن عمربن یوسف ... شود. ارموی ارموی . [ اُ م َ وی ی ] (اِخ ) رجوع به محمدبن قحطان ... شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود