باراه
نویسه گردانی:
BARʼH
باراه . (ص مرکب ) بارَه ْ. (دِمزن ). آنکه در راه راست میرود. (ناظم الاطباء) (دِمزن ). مقابل بیراه . (دِمزن ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
باراه . (اِخ ) ۞ از بتهای هند قدیم بود با بدنی چون انسان و سری چون سر خنزیر. (از ماللهند ص 58 س 7).
بارعه . [رِ ع َ ] (ع ص ) تأنیث بارع و براعت . مؤنث بارع . (ناظم الاطباء). || زنی که در فضل تمام باشد و در دانش از سایرین درگذشته باشد....