گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سرایت نویسه گردانی: SRʼYT سرایت . [ س ِ ی َ ] (ع مص ) تأثیر و دررفتن واثر کردن چیزی در چیزی . (غیاث ). سرایة : نیست یک تن در این همه اطراف کاندر او وهن را سرایت نیست . مسعودسعد.رجوع به سرایة شود. || درگذشتن از چیزی . (غیاث اللغات از صراح اللغة). رجوع به سرایة شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی سرایت این واژه عربی است و پارسی جایگزین این هاست: گسترش آتان âtân (سانسکریت: âtâna) سرایت کردن سرایت کردن . [ س ِ ی َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اثر کردن . راه یافتن : بسوزم که یار پسندیده اوست که در وی سرایت کند سوز دوست . سعدی .فراقنامه ٔ سع... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود