اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شمس

نویسه گردانی: ŠMS
شمس . [ ش َ ] (اِخ ) نام بتی در قدیم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) ابراهیم شاه شرقی بن مبارک شاه . سومین از سلاطین شرقی جونپور از 803 تا 844 هَ . ق . (یادداشت مؤلف ).
شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) ابن اللبودی . امام ابوعبداﷲمحمدبن عبدان بن عبدالواحدبن اللبودی . علامه ٔ زمان و افضل معاصران در حکمت و پز...
شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) ابن حمزه از سلاطین آل الیاس بنگاله (جلوس 809 هَ . ق .). (فرهنگ فارسی معین ).
شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) ابن فخرالدین . رجوع به شمس فخری شود.
شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) ابن محمود اول بن حسن گانگو. از سلاطین بهمنی دکن بود. (جلوس 799 - 800 هَ . ق .). (فرهنگ فارسی معین ).
شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) یوسف شاه بن باربک . از سلاطین آل الیاس بنگاله بود. (جلوس 879-886 هَ . ق ). (فرهنگ فارسی معین ).
شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) ابوالفرج ابن جوزی . سعدی در گلستان آرد : چندانکه مرا شیخ اجل شمس الدین ابوالفرج بن جوزی علیه الرحمه به ...
شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) ابوالنصر مظفرشاه . از سلاطین بنگاله ، از خاندان حسین شاه (جلوس 896 - 899 هَ . ق .). (فرهنگ فارسی معین ).
شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) احمد شاه بن محمد. از آل راجه گانس (از سلاطین بنگاله ، جلوس 835). (فرهنگ فارسی معین ).
شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) الپ ارغوبن هزاراسپ بن ابوطاهر از امرای هزاراسپی از اتابکان لر بزرگ (لرستان ) (جلوس 657-672). (فرهنگ فارسی...
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۱۸ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.