صبورة
نویسه گردانی:
ṢBWR
صبورة. [ ص َ رَ / رِ ] (ص ) حیز و مخنث و پشت پای و پلید. (برهان قاطع) (اوبهی ). مصحف صبوزه است رجوع به صبوزه شود. (برهان قاطع چ معین ).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
صبورة. [ ص َ رَ ] (ع ص ) مرد بازداشته شده بر قتل . (منتهی الارب ).
سبورة. [ س َب ْ بو رَ ] (ع اِ) تخته ای است که بر آن وقت حساب و مانند آن نویسند و چون مستغنی شوند از آن محو سازند آن را. (منتهی الارب )(نا...
سبوره . [ س َ رَ / رِ ] (ص ) حیز ۞ و مخنث و پشت پایی باشد. (برهان ).هیز و مخنث . مرادف سابوره . (رشیدی ) (آنندراج ). ملوطو مخنث و حیز. (ناظم ال...
اگزما(درماتیت)ECZEMA
اگزماازیک کلمه یونانی به معنای جوش بالا آمده است. اگزما و درماتیت بیماریهایی هستندکه علائم آنها درواقع واکنش پوست به عوامل ...