اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کا

نویسه گردانی: KA
کا. (اِخ ) امیرکابن و ورداسف یکی از حکام غیرمستقل طبرستان (312 هَ . ق . / 925 م ). || ابن امیر «کا» معاصر قابوس بن وشمگیر بوده است . (مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 146).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
اغوز کا. ( " ا " با آوای زبر ) و یا آغوز کا ، گردو بازی .
چالوک کا . (مازنی ) گونه ای از گردو بازی است و این بازی یکی از سرگرمیهای تابستانی کودکان و نوجوانان در روستاهای مازندران بود با همگیر شدن فوتبال، ب...
بازار کا. [ ] (اِخ ) در حبیب السیر (چ قدیم طهران جزء 2 از ج 3 ص 110) چنین صورتی آمده است که ظاهراً دهی است به ساری بدین عبارت . «سید نص...
نککولی کا. ("ن " با آوای زبر )، (مازنی )، گونه ای از بازی کودکانه بود که در میان بچه های روستایی مازندرانی به ویژه در روستای چمازکتی شاهی (قائمشهر ...
چش داره کا. (مازنی )، برابر قایم باشک بازی و یا "چشم گیرک" (فارسی -افغانستان ) است .
موس موس کا. (مازنی ) کون کون بازی .گونه ای از همجنس بازی کودکانه است که دو پسر با رضایت هم انجام میدهند.
Pkht , پی کا اچ تی, مخفف کلمه پرشین خورشید تهران می باشد. بازرگانی پرشین خورشید تهران از سال 1384 در زمینه توزیع لوازم تحریر اداری، بایگانی، کاغذ، لوا...
کع. [ ک َع ع ] (ع ص ) بددل . سست . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کاع . (اقرب الموارد).- کعالوجه ؛سبک رخسار.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.