اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لقان

نویسه گردانی: LQAN
لقان . [ ل ُ ](اِخ ) شهری است . (منتهی الارب ). شهری است به روم آن سوی خرشنه به دو روز مسافت . سیف الدوله حمدانی را بدانجا جنگی است و متنبّی در تذکر آن گوید :
یُذری اللقان غیاراً فی مناخرها
و فی حناجرها من آلس ِ جرع .

(از معجم البلدان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
لقان . [ ل َق ْ قا ] (نف ) لقنده . در حال لقیدن . لغان .
لغان . [ل َغ ْ غا ] (نف ) لغنده . لقان . و رجوع به لقان شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.