مستقر
نویسه گردانی:
MSTQR
این واژه تازى (اربى) ست و سپارش مى کنیم بجاى آن از واژه هاى شابکُیونته Shabkoyuntan (پهلوى: مستقر ، مقرّر) ، شابکُیونیک Shabkoyunik(پهلوى: استقراریافته ، مستقر) ، پارستان Parestan (پهلوى: مستحکم ، مستقر ، ثابت) ، مانیشتگ Manishtag (پهلوى: مقیم ، مستقر
، ساکن) ، مانشاکManeshak(پهلوى : مقیم ، مستقر) مانیک Manik (پهلوى: ساکن ، باقى ، مستقر) بهره بجویید. در پهلوى شابکُیونتن Shabkoyuntan : قرار-استقرار دادن ، وضع-مستقر کردن
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
مستقر. [ م ُ ت َ ق ِرر ] (ع ص ) نعت فاعلی از استقرار. قرارگیرنده و ساکن و متمکن و ثابت شونده در جایی . (از اقرب الموارد). رجوع به استقرار شو...
مستقر. [ م ُ ت َ ق َرر ] (ع ص ، اِ) نعت مفعولی و اسم مکان از استقرار.ثابت داشته شده . (یادداشت مرحوم دهخدا). ثابت . ساکن .قائم . استوار. قرارگ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.