اجازه ویرایش برای همه اعضا

اصیل

نویسه گردانی: ʼṢYL
این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان (اربان) آن را از واژه پهلوى آسِل-آسیل Asil-Asel به معناى اول ، نخست ، ابتدا برداشته و معرب نموده و ساخته اند : أصل ، اصیل ، اصالة ، اصول و ... همتایان پارسى آن اینهاست: آماتا Amata (پهلوى: اصیل، بزرگزاده ، نجیب
زاده ) ، اِریک Erik (پهلوى: اصیل ، شریف، نجیب، آریایى) ، بونومند Bunumand (پهلوى:اصیل، ریشه دار ، شریف زاده ، بزرگزاده ) ، پدگوهرPadgohar (پهلوى: اصیل، نژاده) ، گوهریک Goharik (پهلوى: اصیل ، اشراف زاده) باگهر Bagohar (پهلوى: اصیل ، نیک نژاد) نژاده Nezhadeh
(نیک نژاد ، اصیل) ، تبارمندTabarmand (پهلوى: اصیل، داراى نام و تبار) ، ایر- اِر ir -Er (پهلوى: اصیل ، شریف، آریایى) ، تومایا Tumaya (پارسى باستان : تَئومایا:اصیل ، دودمان شریف)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
عسیل . [ ع َ] (ع ص ، اِ) مرد سخت زننده ٔ سبک دست . (منتهی الارب ). عَسِل . و رجوع به عَسِل شود. || جاروب عطار. (منتهی الارب ). جاروب عطار که...
ام عثیل . [ اُم ْ م ِ ع ِ ی َ ] (ع اِ مرکب ) کفتار ماده . (منتهی الارب ). و رجوع به ام عنثل و ام خیثل شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.