شمس
نویسه گردانی:
ŠMS
این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان(اربان) آن را از واژه پهلوى شمسا Shamsa به معناى فروغ ، پرتو و خورشید برداشته و معرب نموده و ساخته اند : الشمس ، شُموس ، شَمِسَ-یَشْمَسُ و ...!!! همتایان دیگر آن در پارسى اینهاست: خور-هور Xur - Hur (پهلوى: خورشید،
آفتاب) ، خورشید-هورشید Xurshid-Hurshid ، آفتاپ Aftap (پهلوى: تابش خورشید ، خورشید) ، زابْزِبا Zabzeba (پهلوى: خورشید ، آفتاب) ، کُکْما Kokma (پهلوى: خورشید - آفتاب) ، مهر Mehr (پهلوى: میهْرْ ، میتْرْ : خورشید ، عشق ) ، شید Shid (پهلوى: نور ، پرتو ، فروغ ،
هور ، آفتاب)
واژه های همانند
۱۷۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
شمس آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان براکوه بخش جغتای شهرستان سبزوار. سکنه ٔ آن 111 تن . آب آن از قنات است . (از فرهنگ جغرافیایی ا...
شمس آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تحت جلگه بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور. سکنه ٔ آن 147 تن و آب آن از قنات است . (از فرهنگ جغرافیا...
شمس آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور. سکنه ٔ آن 246 تن . آب آن از قنات . راه ماشین رو دارد. (از فرهنگ...
شمس آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فرعی بخش ششتمند شهرستان سبزوار. سکنه ٔ آن 455 تن . آب آن از قنات و راه آنجا ماشین رو است . (از ف...
شمس آباد. [ ش َ ](اِخ ) دهی است از دهستان لار بخش حومه ٔ شهرستان شهرکرد. سکنه ٔ آن 1175 تن . آب آن از چشمه و رودخانه . محصول عمده ٔ آن غلات...
شمس آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جی بخش حومه ٔ شهرستان اصفهان . سکنه ٔ آن 1157 تن . آب آن از زاینده رود، چاه و قنات . راه آنجا ماش...
شمس آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عقدا بخش اردکان شهرستان یزد. سکنه ٔ آن 209 تن . آب آن از قنات . راه ماشین رو دارد (فرعی ). (از فر...
شمس الدین . [ ش َ سُدْدی ] (ع اِ مرکب ) آفتاب دین . (فرهنگ فارسی معین ).
شمس الدین .[ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) چشمه ای است از بلوک سرحد شش ناحیه نیم فرسخ مغربی خان میرزا. (فارسنامه ٔ ناصری ).
شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) ابراهیم شاه شرقی بن مبارک شاه . سومین از سلاطین شرقی جونپور از 803 تا 844 هَ . ق . (یادداشت مؤلف ).