اجازه ویرایش برای همه اعضا

مطر

نویسه گردانی: MṬR
به معناى باران ، این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان(اربان) از واژه پهلوى مَتَرا Matara به معنى باران برداشته معرب نموده و ساخته اند: المطَر ، ماطرة ، مَطَرَ یمطر مطوراً مطراً ، أمطار ، إمطار ، مُمطِر ، مُطرانیّ ، مُطرانیة و ... !!!! دیگر همتایان
آن در پارسى چنینند: باران Baran (پهلوى) ، مادْریگ Madrig (پهلوى: باران) ، واریشْتْ (کردى: باران ، بارش)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
متر. [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ نوعی از اندازه ٔ طول که عبارت است ازیک چهل میلیون جزء از دایره ٔ نصف النهار و مساوی است به پانزده گره و ...
دسی متر. [ دِ م ِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) ۞ یک دهم متر. عشر متر.
ولت متر. [ وُ م ِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) ۞ (اصطلاح فیزیک ) اسبابی است که جهت تعیین اختلاف پتانسیل بین دو سر سیمی که از آن جریان الکتریک...
گشتاور سنج یا ترکمتر (torque meter) به ابزار یا آچاری گویند که برای بستن پیچ و مهره ها با میزان مشخصی از گشتاور بکار گرفته می شود. د در واقع برای اعما...
میلی متر. [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) ۞ واحد طول در سیستم متری . یک هزارم متر. یک هزارم گز.- میلی متر مربع ؛ یک میلیونیم متر مربع.- میلی متر...
سانتی متر. [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) ۞ صدیک متر. یک صدم متر. رجوع به واحد طول شود.
تاکسی متر. [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) ۞ آلتی که مسافت طی شده ٔ یک اتومبیل یا مدت زمانی را که اتومبیل مشغول راه پیمائی است ، حساب کند و ب...
دانسی متر. [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ نام یکی از اسبابهای غوطه ور که برای سنجش سنگینی نسبی بکار رود و بر روی اصل ارشمیدس ساخته شده است ....
سانتی متر مکعب . [ م ِرِ م ُ ک َع ْ ع َ ] (اِ مرکب ) رجوع به واحد حجم شود.
بابوتاربیخزن متر. [ ] (اِخ ) یکی از مصححان برهان قاطع چ کلکته 1818 م .(فهرست کتابخانه ٔ مدرسه ٔ عالی سپهسالار ج 2 ص 165).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.