اجازه ویرایش برای همه اعضا

طین

نویسه گردانی: ṬYN
این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان (اربان) آن را از واژه پهلوى تینا Tina به معناى گِل برداشته معرب نموده و ساخته اند: طین ، طینَة ، طان یطین ، طَیَّنَ تطیین ، طیانة ، طیّان و ...!!!! دیگر همتایان آن در پارسى اینهاست: گِل Gel (پهلوى: گیل) لیتا Lita
(کردى: گِل) ، خاکاپ Xakap (پهلوى: گِل) ، لاى Lay (پارسى: گِل ، گِل نرم)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
تین . (ع اِ) انجیر، تینة یکی آن . تازه و تر آن بهترین فواکه و خوشترین غذاها است کم نفخ و جاذب و محلل و مفتح سدهای کبدو طحال و ملین و ا...
تین . (اِخ ) التین . سوره ٔ نودوپنجمین از قرآن کریم . مکیه . و آن هشت آیت است . پس از الم نشرح و پیش از علق : تقویم صورت ما، کردند باغبانان...
تین . (اِخ ) کوهی است به شام . (منتهی الارب ). تین و زیتون دو کوهست در شام و گفته اند تین کوههائی بین حلوان تا همدان است و زیتون کوههاس...
تین . (اِخ ) دهی از دهستان جوان رود است که در بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج واقع است و 343 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
پک تین . [ پ ِ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ ماده ٔ خاص که در بسیاری از میوه ها هست .
لپ تین . [ ل ِ ](اِخ ) نام یکی از دو قاتل اکتاو، قیصر روم . قاتل دیگر ایزوکرات نام داشت . (ایران باستان ج 3 ص 2127).
همانند گل مانند ماه زیبا و با طراوت نام گوهر فروشی معاصر با بهرام گور نام یکی از ساتراپ نشینان دوره ماد
ارس تین . [ اِ ت َ ] (اِخ ) ۞ کرسی ناحیه ٔ رَن سفلی ، در کنار ایل ، دارای 5649 تن سکنه . ناحیه ٔ مزبور شامل 4 کانتن و 50 کمون و 66895 تن سکن...
تین موز. [ ت َ م ُ ] (اِخ ) ۞ شهر و بندری در انگلستان است که بر کنار تین ۞ واقع است و 66500 تن سکنه دارد و از نقاط تجاری زغال است و حما...
تین تسن . [ ی ِ ] (اِخ ) ۞ شهر و بندری است در چین که در کنار په ای هو ۞ واقعاست و 1800000 تن سکنه دارد. این شهر یکی از مراکز مهم صنعتی...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۸ ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.