رابطه
نویسه گردانی:
RʼBṬH
رابطه: همتای پارسی این واژه ی عربی، نیوانیش nivAnish است که در مانوی نیوننیشن nivannishn بوده است.*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
ابن رابطه . [ اِ ن ُ ب ِ طَ ] (اِخ ) نام یکی از نَقَله و مترجمین از زبانهای دیگر به زبان عرب . (ابن الندیم ).
حرف رابطه . [ ح َ ف ِ ب ِ طَ / طِ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) حرف اثبات . شمس قیس گوید: و آن کلمه ٔ «است » باشد که در اواخر کلمات فایده ٔ اثبات ...
رابطه شدن . [ ب ِ طَ / طِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) میانجی شدن : اکنون خوارزمشاه پیر دولت است آنچه رفت درباید گذاشت و برضای سلطان به آموی رو...
رابطه جنسی: همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: میتونامچر mitunAmcar (سنسکریت: mithunamcar). ****فانکو آدینات 09163657861
حروف رابطه . [ ح ُ ف ِ ب ِ طَ / طِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به حرف رابطه شود.
رابطه ٔ کشطالی . [ ب ِ طَ ی ِ ک َ ] (اِخ ) ناحیتی است در اسپانیا نزدیک قلعه ٔ شیور. دزی معتقد است که این رابطه همان است که آن را به اسپان...
نگاه کنید به: ناتوان در آمیزش جنسی
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
رابطة. [ ب ِ طَ ] (ع اِ) علاقه و آنچه بدان چیزی را بچیزی بندند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). علقه و وصله . (از اقرب الموارد). || هر چیزی...
رابطة. [ ب ِ طَ ] (اِخ ) دختر حبان بن عنزةبن ناشرة. از اسیران هوازن . پیغمبر او را به علی بخشید پس علی بن ابیطالب قسمتی از قرآن را به او تع...